مرد کوچک من
بالندگیت را مادرانه به نظاره نشسته ام               
قالب وبلاگ

ديدن اين صحنه واقعا به حيرت آدم اضافه ميكنه و اينكه چقدر بايد شكر گزار خدا باشيم بابت اين همه زيبايي
(به قول سپهر ارسطو، هنوز درگير سريال پايتخته، يادش مي‌رفت اسم اين پرنده پرستو هستش)



ميتونيد اينجا هواي پاك رو حتي از پشت مانيتورتون هم حس كنيد، اين طور نيست؟



فقط عاشق حيوانات نيست به گياهان هم عشق مي‌ورزد



عجب هوايي بود، سبك و راحت


اين عكسا رو كه مي‌بينم ياد كره و عسل و سرشير طبيعي مي‌افتم، يعني من اينقدر شكمو هستم


خيلي دلم ميخواست برم پايين و تو اين فضا بشينم و سكوت كنم البته تنهاي تنها


اگه دوست دارين مه رو صورتتون بشينه خودتون رو تو اين فضا تصور كنيد، پوشش مه كاملن مشهوده


دالان بهشتي كه براي رفتن به ساحل زيباي "گيسوم" بايد ازش عبور كني


اي ساحل آرامشم سوي تو پر مي‌كشم


از بس سر صبحونه بهشون نون دادن بعدش ديگه اين طفليا ناي بلند شدن نداشتن


سپهر همراه متين كوچولو


زميني پر از بركت "شاليزار برنج"


ماسوله

چقدر خوبه كه بافت قديمي خونه‌ها حفظ شده حتي اگه داخلش مدرن و امروزي باشه


وقتي خونه‌ها به هم نزديكه بين دلها فاصله‌‌اي نمي‌افته


به پايان آمد اين دفتر حكايت همچنان باقيست!

پ.ن1: اينترنت رو به زوال همين روزاست كه به كما بره، دوستان اين روزا پشت در خيلي از خونه‌ها مي‌مونم، يا صفحه وبلاگ باز نميشه يا كد امنيتي براي كامنتدوني نشون داده نميشه!

[ دوشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۲ ] [ 8:37 ] [ ] [ ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

آن روز من در میان اضطراب انتظار و ثانیه ها ایستادم... اشک هایم جاری شدند و با زمزمه اذان سکوت شکسته شد ...و امروز حسی در من پنهان است؛ مرور میکنم گذشته را؛ روزها، شبها و ثانیه هایش را... می رسم به یک خاطره به یک رویا و امروز شیرین‌تر میشود. کودکی آرام به من لبخند میزند.
بی شک ۶ مهر سال ۸۵ برای همیشه در دفتر ذهنم ماندگار خواهد بود.

خاطرات کودکی، مثل حساب پس انداز بلند مدت نویسنده هاست "گراهام گرين"
برچسب‌ها وب
امکانات وب